داستان چشم درد و راهب

میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می کرد که از درد چشم خواب به چشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.

پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده می بیند.

به راهب مراجعه می کند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد می دهد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.

او پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند .

همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین،ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد.

بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید. راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند.

او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟

مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :" بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته."

مرد راهب با تعجب به بیمارش می گوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام. برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.

برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری.

تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان ارزانترین و موثرترین روش میباشد.

آسان بیندیش راحت زندگی کن.

داستان عشق و محبت همسر

مردی مهربان و بذله گو به مرور زمان به آدمی ترسناک و عصبی مزاج تبدیل شده بود. زن او هر چه که به ذهنش می رسید و هر راهی را که می دانست رفت ، اما دریغ از این که چیزی عوض شود.

روزی به ذهنش رسید به نزد راهبی که در کوهستان زندگی می کند برود، تا معجونی بگیرد و به خورد شوهرش دهد، شاید چاره ای شود ! از این رو بود که زن راه سخت و دشوار کوهستان را پیش گرفت و بعد از ساعت ها عبور از مسیرهای سخت، خود را به کلبه راهب رساند. قصه خودش را به او گفت و در انتظار نشست که ببیند چه معجونی را برایش می سازد.

راهب نگاهی به زن کرد و گفت: چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است.

زن گفت : ببر کوهستان؟ آن حیوان وحشی؟

راهب در پاسخ گفت: بله هر وقت تار مویی از سبیل ببر کوهستان را آوردی چیزی برایت می سازم که شوهرت را درمان کند . زن در حالتی از امید و یاس به خانه برگشت.

نیمه شب از خواب برخاست. غذایی را که آماده کرده بود، برداشت و روانه کوهستان شد. آن شب خود را به نزدیکی غاری رساند که ببر در آن زندگی می کرد.از شدت ترس بدنش می لرزید، اما مقاومت کرد. آن شب ببر بیرون نیامد. چندین شب دیگر این عمل را تکرار کرد . هر شب چند گام به غار نزدیک تر می شد. تا آن که یک شب ببر وحشی کوهستان غرش کنان از غار بیرون آمد ، اما فقط ایستاد و به اطراف نگاهی کرد. باز هم زن شب های متوالی رفت و رفت. هر شبی که می گذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیک تر می شدند.

این مسئله چهار ماه طول کشید. تا این که در یکی از آن شب ها، ببر که دیگر خیلی نزدیک شده بود و بوی غذا به مشامش می خورد، آرام آرام نزدیک تر شد و شروع به غذا خوردن کرد. زن خیلی خوشحال شد. چندین ماه دیگر این گونه گذشت.

طوری شده بود که ببر بر سر راه می ایستاد و منتظر آن زن می ماند . زن نیز هر گاه به ببر می رسید در حالی که سر او را نوازش می کرد، به ملایمت به او غذا می داد. هیچ سرزنش و ملامتی در کار نبود. هیچ عیب جویی، ترس و وحشتی در میان نبود و هر شب آن زن با طی راه سخت و دشوار کوهستان برای ببر غذا می برد و در حالی که سر او را در دامن خود می گذاشت، دست نوازش بر مویش می کشید . چند ماه دیگر نیز این گونه گذشت . تا آن که شبی زن به ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند و روانه خانه اش شد.

صبح که شد، شادمان به کوهستان نزد آن راهب رفت . تار موی سبیل ببر را مقابل او گذاشت و در انتظار نشست. فکر می کنید آن راهب چه کرد؟ نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله ور بود.

زن، هاج و واج نگاهی کرد . در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون می زد، ماند که چه بگوید. راهب با خونسردی رو به زن کرد و گفت:

مرد تو از آن ببر کوهستان، بدتر نیست، تویی که توانستی با صبر و حوصله، عشق و محبت خودت را نثار حیوان کوهستان کنی و آن ببر را رام خودت سازی، در وجود تو نیرویی است که گواهی می دهد توان مهار خشم شوهرت را نیز داری، پس محبت و عشق را به او ببخش و با حوصله و مدارا خشم و عصبانیت را از او دورساز !! “

 

موفقیت


 
حداقل شرط لازم برای موفقیت...
* من باید موانع موفقیت را بردارم.
* خواستن توانستن است.
* من باید موفق بشوم.
* من باید درستكار باشم.
* من باید تصمیم اساسی برای موفق شدن بگیرم.
* من باید خوب درس بخوانم.
* من باید تلاش كنم.
* من باید، باید، باید...
 
از اساسی‌ترین و اصلی‌ترین شرایط موفقیت یك انسان در زندگی فردی و اجتماعی داشتن قدرت «مدیریت خود» است. انسان موفق، ریشه همه موفقیت‌ها را در درون خود جستجو می‌كند.
منشأ تمام پیروزی‌ها در وجود ماست. انسانی كه نگاه مثبت و فعال در زندگی دارد خواهان كار، كوشش و تلاش است و برای خود برنامه دارد.
انسان موفق، زمام زمان را به دست داشته و بهترین بهره را از آن می‌برد. انسان موفق شكست‌ها و عقب افتادن‌های خود را با بهانه‌های پوچ توجیه نمی‌كند.
كشیدن پا روی زمین، حركت بدون انرژی، چشم‌های خسته و بی‌حال و گاهی خواب‌آلود، غرغر كردن و بد و بی‌راه گفتن به زمین و زمان، پوشیدن لباس‌هایی كه همواره اعتراض به دنبال دارد و ظاهری كه نشان از بی‌ نشاطی است، تأخیر در كارها، اعتراضات و... نشان دهنده نداشتن مدیریت خود و زمان است. مدیریت به معنای اداره كردن، برنامه‌ریزی و حركت در چارچوب آن برنامه به سوی هدف است.
استفاده مناسب از امكانات تحت اختیار برای پیشرفت، و هر چیز را در حیطه نفوذ و تحت تأثیر خود، در جای و محل شایسته و بایسته خود نهادن است.
حداقل شرط لازم برای موفقیت در هر زمینه‌ای یادگیری مداوم است.
همیشه كارهای خود را بنویسید و آن‌ها را طبقه‌بندی كنید؛ سپس از مهم‌ترین آن‌ها شروع كنید.
هر موقعیتی را می‌توان مثبت تلقی كرد، به شرط آن كه آن را به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت در نظر بگیریم
از سلامت جسمانی خود به بهترین نحو مراقبت كنید. نیرو و نشاط برای موفقیت و خوشبختی ضروری است. در مورد تعیین هدف‌های خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دستیابی به آن‌ها انعطاف‌پذیر باشید.
برای رسیدن به هر یك از هدف‌های خود مهلتی تعیین كنید.
آنچه بیش از هر چیز با موفقیت و خوشبختی همسویی دارد خوشبینی است.
هر موقعیتی را می‌توان مثبت تلقی كرد، به شرط آن كه آن را به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت در نظر بگیریم.
اگر در هر شخص و در هر شرایطی به دنبال نقاط مثبت باشید، تقریباً همیشه آن را پیدا خواهید كرد.
وقتی خدا بخواهد برای شما هدیه‌ای بفرستد آن را در مشكلی می‌پیچد. هر چه مشكل بزرگ‌تر باشد، هدیه هم بزرگ‌تر است!
هر وقت احساس ترس كردید، شجاعت را با «شجاعانه عمل كردن» در خود پرورش دهید.
كلید موفقیت در این است كه هدف خود را تعیین كنید و آن گاه طوری عمل كنید كه گویی امكان شكست وجود ندارد و همین‌طور هم خواهد شد.
هر تجربه‌ای را به یك تجربه آموزنده بدل كنید. در هر ناامیدی و شكستی، به دنبال درس با ارزش باشید.

هفت خطری که زمین را تهدید می کند


 
ناتوانی انسان و جوامع مدرن و پیشرفته انسانی در برابر بلایای طبیعی نکته ای تامل برانگیز است که در شرایط بحرانی می تواند منجر به خسارات باور نکردنی جانی یا مالی شود. در گزارشی به برخی از این شرایط که انسانها در برابر آن عملا ناتوانند اشاره شده است.
 
پیش از اینکه آتشفشان "ایجافجالاجوکول" تصمیم به آتش بازی بگیرد تعدادی از افراد پیش بینی می کردند یک انفجار کوچک آتشفشانی قادر خواهد بود برای یک هفته تقریبا تمامی پروازها را در سرتاسر اروپا مختل کند. انسان بر این باور است در جامعه مدرن، پیچیده و قابل انعطاف زندگی می کند از این رو درماندگی سریع انسانها و جوامع در زمان آغاز فعالیت یک آتشفشان کمی غافلگیر کننده است.
 
با این حال آتشفشانها تنها سلاحهای مغلوب کننده طبیعت به شمار نمی روند. در واقع سلسله ای از فجایع بالقوه وجود دارند که می توانند نتایج غیر قابل پیش بینی و ترسناکی در پی داشته باشند. در ادامه به برخی از این وقایع که نشریه تلگراف آنها را منتشر کرده است اشاره خواهد شد:
 
طوفانهای خورشیدی:
هر چند روز یک بار تغییرات در میدان مغناطیسی خورشید طوفانهای عظیمی به وجود می آورد که به فورانهای توده ای خورشیدی یا CME شهرت دارند. به گفته محققان این فورانها بیلیونها تن از مواد و ذرات را با سرعتی برابر هشت میلیون کیلومتر بر ساعت به بیرون پرتاب می کنند و این شرایط اقلیمی معمولا برای زمینیان دردسر ساز می شود.
در مارچ 1989 CME بزرگی نیمکره شمالی زمین را تحت تاثیر خود قرار داد و در حدود هزار و 500 گیگاوات الکتریسیته را (الکتریسیته ای 25 برابر میزان الکتریسیته شبکه ملی انرژی در آمریکا) به اتمسفر وارد کرد. در اثر این رویداد شبکه برق کانادا تخریب شد و برای 9 ساعت دسترسی حدود 6 میلیون نفر به الکتریسیته قطع شد.
اطلاعات تاریخی نشان می دهند امکان اینکه انرژی چنین طوفانهایی 10 برابر بیشتر باشد نیز وجود دارد. به گفته جان کاپنمن از شرکت Metatech دورانهای طولانی مدت قطعی برق می تواند از ابعاد قاره ای به کل سیاره سرایت پیدا کند. به گفته وی در صورتی که یکی از این طوفانها به آمریکا یا شمال اروپا وارد شود، بازسازی و بازیافت انرژی الکتریسیته در این مناطق از ماه ها تا سالها به طول خواهد انجامید. همچنین احتمال اختلال بخشهای حیاتی از سازه های انسانی از قبیل سیستم آب آشامیدنی، نگهداری از مواد غذایی و داروهای فاسد شدنی، سیستم فاضلاب و سیستم حمل و نقل و ارتباطات برای چندین روز وجود دارد. برای مثال اختلال در مصرف دارو برای بیماران دیابتی می تواند تاثیرات خطرناک و کشنده ای در بر داشته باشد.
در واقع این بخشهای گسترش یافته جهان با شبکه های پیچیده انرژی اند که بیشترین خسارتها را از چنین طوفانهای سهمگینی خواهند دید. در این میان احتمال از کار افتادگی ماهواره ها نیز وجود دارد که در این صورت هواپیماها و کشتی ها باید برای مسیر یابی از شیوه های قدیمی استفاده کرده و توانایی پیش بینی آب و هوایی انسانها تا حد قابل توجهی کاسته خواهد شد. تمایل بیشتر این طوفانها به سوی قطبهای زمین است به همین دلیل عرض جغرافیایی بالای 40 درجه در معرض خطر بیشتری قرار دارند. پیش بینی زمان وقوع این طوفانها بسیار مشکل است اما احتمال همزمان بودن آنها با دوران فعال بودن خورشیدی زیاد است که به گفته دانشمندان دوره جدید فعالیتهای خورشیدی به تازگی آغاز شده و زمین طی سالهای آینده شاهد طوفانهای بیشتری خواهد بود.
 
برخورد شهاب سنگ:
 تقریبا هر هزار سال یکبار زمین مورد اصابت یک شهابسنگ نسبتا کوچک با عرض 50 متر یا بیشتر قرار می گیرد. در حالی که این اجرام به نسبت صخره چند کیلومتری که نسل دایناسورها را از روی زمین برداشت، سنگریزه به نظر می آیند اما همچنان می توانند حفره های بزرگی را بر روی زمین به وجود آورند. در 30 ژوئن 1908 شهابسنگی 30 متری با رودخانه تانگوسکا در سیبری برخورد کرد. به گزارش مهر، انفجار ناشی از این برخورد برابر انفجار دو مگاتن TNT بوده و موج انفجار آن باعث مسطح شدن هزار و 36 کیلومتر مربع از جنگلهای آن منطقه و نابودی تعداد زیادی از جانداران جنگلها شد. در صورتی که چنین شهابسنگی با یکی از مناطق مسکونی و پرجمعیت زمین برخورد می کرد میزان خسارتهای به بار آمده بسیار گزاف و باور نکردنی می شد.
خوشبختانه احتمال وقوع چنین رویدادهایی بسیار کوچک است زیرا بیشترین بخش زمین از آب پوشیده شده و یا جمعیت در آن متمرکز نیست. با این همه برخورد یک شهابسنگ با یک منطقه دور افتاده و خالی از سکنه نیز می تواند عواقبی در بر داشته باشد، برای مثال برخورد یک شهابسنگ در منطقه ای خالی در میان محدوده ای که تنشهای سیاسی در آن وجود دارد می تواند با حمله اتمی به اشتباه گرفته شده و منجر به مقابله به مثل شود.
 
 واژگونی میدانهای مغناطیسی:
هر از چند گاهی فعالیتها در اعماق هسته آهنی زمین منجر به واژگونی میدان مغناطیسی زمین می شود، به بیانی دیگر قطب جنوبی این میدان به قطب شمالی و قطب شمالی به جنوبی تبدیل می شود. آخرین واژگونی در این میدان در حدود 780 هزار سال پیش رخ داده و نشانه هایی وجود دارد که به زودی واژگونی دیگری نیز در راه است. به گفته "نیلز اولسن" شدت میدان مغناطیسی زمین طی 150 سال گذشته در حدود هشت درصد کاهش یافته است، این کاهش در برخی مناطق به 10 یا 20 درصد نیز رسیده است.
وقوع این فرایند به چندین هزار سال زمان نیاز دارد و طی این مدت زمان لایه میدان مغناطیسی محافظتی که زمین را از طوفانهای خورشیدی محفوظ نگه می دارد نیز از بین خواهد رفت. حیات در زمین طی دوره پیشین واژگونی آسیب چندانی ندیده است و از این رو انتظار نمی رود واژگونی آینده نیز خطری جدی به شمار آید اما انتظار مشاهده تاثیرات جانبی از جمله انباشتگی نیروی الکتریسیته در اتمسفر زمین وجود دارد.
 
زمین لرزه:
زمین لرزه، همانطور که در شیلی، هائیتی و چین مشاهده کردید می تواند مخرب و کشنده باشد. تاثیرات مخرب این پدیده معمولا در منطقه ای به وجود می آید که زمین لرزه رخ داده است اما زمزمه آن در تمامی جهان طنین انداز می شود. در مارچ سال 2010 تایوان مورد هجوم لرزه ای 6.4 درجه ای قرار گرفت. این رویداد خسارت جانی در بر نداشت اما میزان تخریب ساختمانها و پلها بسیار زیاد بوده و پارک علمی "تائینان" بزرگترین تولید کننده تراشه های حافظه رایانه ای و نمایشگرها و تلویزیونهای LCD برای چند روز تعطیل شد. خوشبختانه این تجارت به سرعت کار را از سر گرفت و هیچ کس متوجه کمبود محصولات آن در بازارها نشد اما شاید زلزله بعدی رفتار نرمی با انسانها نداشته باشد.
 
آتشفشانها:
شاید آتش بازی هفته گذشته در ایسلند تنها پیش درآمدی بر رویدادی بود که در حال وقوع است. به گفته محققان افزایش میزان زمین لرزه و فعالیتهای آتشفشانی طی 10 سال گذشته نشان می دهند ایسلند وارد مرحله ای فعالتر شده است. دوره های فعالیتهای بالای آتشفشانی فجایع بزرگی مانند حادثه انفجار آتشفشان "لاکی" در سال 1783 را از خود به جا گذاشته است، در این حادثه بیش از نیمی از جانداران جزیره نابود شده و یک چهارم ساکنان این منطقه در اثر قحطی جان خود را از دست دادند. محققان معتقدند جوامع مدرن باید انطباق پذیری بیشتری با وقوع چنین انفجارهایی پیدا کنند اما خسارتهای اقتصادی و جانی این وقایع بسیار شدید خواهد بود. برای مثال احتمال غیر فعال شدن خطوط هوایی برای بیش از پنج ماه وجود خواهد داشت.
 
فاز فعالیت ایسلند بر اساس تخمین دانشمندان در حدود 60 سال دیگر ادامه خواهد داشت و در سالهای 2030و 2040 به اوج خود خواهد رسید. به گزارش مهر، در این میان زمین لغزه نیز بحران دیگری است که محققان احتمال وقوع آن را در جزایر قناری پیش بینی کرده اند، در صورت وقوع چنین حادثه ای تسونامی عظیمی روی داده، تمامی کابلهای زیر دریا قطع شده و بخش شرقی سواحل آمریکا را سیل فراخواهد گرفت.
 
فورانهای متانی:
آزادسازی ناگهانی توده هایی از گاز گلخانه ای متان از بستر اقیانوسها مشابه آنچه در گذشته رخ داده است می تواند باعث سرعت بخشیدن به گرمای جهانی شود.
 
 تابشهای کیهانی:
افزایش ناگهانی پرتوهای کیهانی که از منظومه خورشیدی ساطع می شوند می تواند منجر به آغاز عصر یخبندانی دیگر بر روی زمین شده و شاید زمینه انقراض حیات بر روی زمین به وجود آید. در چنین شرایطی فعالیتهای آتشفشانها چندان هم بد و آزار دهنده به نظر نمی آیند.

توجه!!!!!!!!!!


این موضوع اخیرا برای ما هم اتفاق افتاده و متاسفانه با جاروی برقی باقیمانده های لامپ کم مصرف را جمع کردیم و حالا دیگر نمی توانیم جاروی برقی را داخل خانه نگهداریم چون علاوه بر آلودگی های ذکر شده بوی بسیار بدی از آن متصاعد می شود و مانده ایم که چگونه از شر این بوی بد از درون جاروی برقی خلاص شویم .
هشدار وزارت بهداشت : در صورت شکستن لامپ‌های کم‌مصرف بلافاصله اتاق را حداقل برای مدت 15 دقیقه ترک کنید . لامپ‌های کم‌مصرف محتوی جیوه هستند که شدیدا سمی و خطرناک است و در صورت تنفس کردن آن می‌تواند موجب بروز میگرن ، اختلال حواس ، عدم تعادل و عوارض دیگر شود و در کسانی که آلرژی دارند می‌تواند موجب التهاب شدید پوستی شود . همچنین برای جمع کردن شکسته‌ها نباید از جاروی برقی استفاده کرد ، زیرا آلودگی را در خود نگاه‌ داشته و به اتاق‌های دیگر منتقل می‌کند . بهتر است خرده ریزه‌ها را با جاروی معمولی توی پاکتی ریخته و درش را بسته و هرچه زود تر از خانه خارج کنید .